پارسال مثل یه همچین شبی تنهایی به هر سختی که بود خودتو به آخرین هیات رسوندی ...
هیات بعدی برقرار شد اما بدون تو در همان حسینیه کوچک اتاقت...
همان جا که پرکشیدی و...
دلم تنگه شده برات عمو...
حتی دیگه خوابت هم نمیبینم...
کمتر از یک ماه به سالگردت مونده و من زمان از دستم رفته...
مثل همین پست 5 روز تا محرم که به جای سالگردت نوشتم چهلمت...
چه شبی بود اون شبی که رفتی برای همیشه...
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.