با تو این پالتوی کهنه مثل ابریشم لطیفه
تن پوشالی و سردم مثل خواب گل ظریفه
میدونم ازم میترسین من با این چشمای خسته
چه جوری به دست بیارم دلتو با دست بسته
من با این لباس کهنه صورت زمخت و زشتم
خیلی وقته تک و تنهام آره اینه سرنوشتم
ای پرنده های غمگین از چشای من نترسین
آدما گریمو دیدن برین از اونا بپرسین...
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.